Motor Age Equivalent (سن عملکردی حرکتی):
ترکیبی از تاریخچه تکامل حرکتی که از والدین یا مراقبین گرفته میشود
و مشاهده مستقیم حرفهای
Motor DQ (شاخص تکاملی حرکتی):
با استفاده از سن عملکردی حرکتی (Motor Age Equivalent) محاسبه میشود.
فرمول:
معاینه عصبی (Neurological Examination):
شامل تون عضلانی، رفلکسهای اولیه و واکنشهای وضعیتی
محدوده DQ | تفسیر بالینی | نکات |
---|---|---|
<50 | اختلال شدید حرکتی | شایعترین تشخیص: فلج مغزی (Cerebral Palsy) |
50–70 | تأخیر حرکتی خفیف | معمولاً ناشی از هیپوتونی یا مشکلات هماهنگی حرکتی؛ اغلب با تأخیر یا انحراف در دیگر جریانهای تکاملی همراه است |
نکته کلیدی:
ارزیابی حرکتی باید همیشه تاریخچه + مشاهده + معاینه عصبی + بررسی رفلکسها و واکنشهای وضعیتی را شامل شود تا تشخیص دقیق باشد.
شاخص DQ کمک میکند شدت تأخیر حرکتی و احتمال اختلالات زمینهای مثل فلج مغزی یا مشکلات هماهنگی حرکتی را تعیین کنیم.
جریان تکاملی دیداری–حرکتی و حل مسئله بخشی از تواناییهای غیرکلامی کودک است که به عملکرد شناختی، ظرفیت بینایی و توانایی حرکتی ظریف وابسته میباشد. مشابه مهارتهای حرکتی درشت، مهارتهای دیداری–حرکتی و حرکتی ظریف نیز بهصورت زمانبندیشده و منظم کسب میشوند (جدول 10.1).
رشد دیداری–حرکتی در چهار ماه اول زندگی غالب است.
در ماه اول، نوزاد با حرکت چشم و اندکی چرخاندن سر، تمرکز دیداری پیدا میکند و قادر است جسم را تا خط وسط دنبال کند.
در ماه دوم، دنبالکردن دیداری با استفاده از حرکات چشم و سر، فراتر از خط وسط و در هر دو صفحه عمودی و افقی اتفاق میافتد.
در ماه سوم، چشمها و سر قادرند جسمی را به صورت دایرهای دنبال کنند و پاسخ به تهدید دیداری (visual threat response) نیز قابل مشاهده میشود.
در ماه چهارم، حرکات چشم و چرخش سر با استفاده هدایتشده از اندام فوقانی همراه میشوند.9
توانایی تمرکز دیداری و دنبالکردن، اهدافی را برای اندام فوقانی فراهم میکند تا کودک بتواند به آنها دسترسی پیدا کند و درگیر شود.
حرکات اندام فوقانی، مشابه تونوس تنه، به صورت نزدیک به دور (proximal to distal) تکامل مییابند. این روند با حرکات درشت که از شانهها در ۵ ماهگی آغاز میشوند، شروع شده و به حرکات دقیق مانند گرفتن بین شست و انگشت اشاره (pincer grasp) در حدود ۱۱ ماهگی میرسد.
در ۴ ماهگی، کودک میتواند دستهایش را در خط وسط به هم برساند.
در ۵ ماهگی، کودک قادر است از ناحیه شانه دستش را بالا بیاورد، شیئی را بگیرد و به سمت خود بکشد. همچنین میتواند یک شیء را از یک دست به دست دیگر منتقل کند.
در ۶ ماهگی، کودک در حالت نشسته قادر است به سمت جلو دست دراز کند و شیئی را که در محدودهاش قرار دارد بگیرد.
فرآیند گرفتن اشیا (grasp) نیز به صورت اولنار به رادیال (ulnar to radial) رشد میکند. در ابتدا، برای گرفتن شیء، کودک نیاز دارد لبه اولنار دست و ساعدش را روی سطحی تکیه دهد و با حرکات شبیه شنکش (rake-like movement) که از انگشت اشاره و میانی آغاز میشود، با استفاده از سه انگشت و شست، جسم را بگیرد.
در حدود ۹ ماهگی، این حالت به pincer grasp نابالغ تبدیل میشود؛ در این مرحله کودک میتواند اشیای کوچک به اندازه یک دانه را با حرکت رو به پایین (overhand) و تنها با استفاده از شست، انگشت اشاره و میانی بردارد.
در حدود ۱۱ ماهگی، کودک به pincer grasp کامل و بالغ دست مییابد که در آن، تنها با استفاده از شست و انگشت اشاره و با دقت بالا، جسم کوچک را در دست میگیرد.
هارتهای حل مسئله غیرکلامی حاصل ترکیبی از تواناییهای دیداری، مهارتهای حرکتی ظریف و تواناییهای شناختی هستند. زمانی که milestones دیداری و حرکتی ظریف سال اول زندگی به دست میآیند، شناخت (cognition) به متغیر اصلی قابل بررسی در حیطه غیرکلامی تبدیل میشود.
معمولاً والدین میتوانند شرح دقیقی از زمان کسب مهارتهای حرکتی درشت و زبان کودک ارائه دهند، اما به دست آوردن شرحی از مهارتهای دیداری–حرکتی در حل مسئله دشوارتر است. به همین دلیل، این مهارتها باید در جریان ارزیابی تکاملی توسط خود کودک نشان داده شوند.
اکثر ابزارهای استاندارد برای ارزیابی مهارتهای دیداری–حرکتی در حل مسئله از مجموعه آزمونهایی استفاده میکنند که بر اساس کارهای اولیه آرنولد گزل (Arnold Gesell) طراحی شده بودند؛ بعدها کَتِل (Cattell) آنها را به میزان قابل توجهی کوتاهتر کرد و در دهههای بعد نویسندگان متعددی آنها را تطبیق و تکمیل نمودند. برای آنکه این آزمونها در بالین کودکان خردسال مفید باشند، باید معادل سنی (age equivalents) را ارائه دهند تا بتوان سطح تکامل کودک را با استفاده از ضریب تکاملی (Developmental Quotient - DQ) کمیسازی کرد.
ممکن است ناشی از مشکلات زیر باشد:
اختلال بینایی (که معمولاً در چند ماه اول زندگی شناسایی میشود)
اختلال شدید در مهارتهای حرکتی ظریف (که اغلب در نیمه دوم سال اول مشخص میشود)
ناتوانیهای شناختی یا ذهنی
گاهی کودکان مهارتهای حرکتی ظریف ضعیفی دارند که مانع انجام تست نمیشود اما دقت یا سرعت عملکرد را کم میکند. در این شرایط، اگر کودک قصد شناختی (cognitive intent) برای انجام تکلیف را نشان دهد، باید امتیاز مربوطه را دریافت کند.
در غیاب مشکلات جدی حرکتی یا بینایی، تاخیر در مهارتهای حل مسئله اغلب ناشی از ناتوانی ذهنی/شناختی است.
همچنین انحراف کیفی در حل مسئله در دو گروه از کودکان دیده میشود:
کودکانی با ضعف مهارتهای حرکتی ظریف (مثلاً ضعف در نوشتن) که ممکن است در تکالیف گرافوموتور متناسب با سن ناکام باشند اما در سایر تکالیف مناسب سن عملکرد خوبی دارند.
کودکانی با اختلال توجه، که علیرغم توانایی حرکتی و شناختی کافی، به دلیل عدم تمرکز قادر به تکمیل تکلیف نیستند.
جدول نقاط عطف دیداری–حرکتی (Visual-Motor Milestones):
سن (ماهگی) | نقطه عطف |
---|---|
1 ماه | تثبیت نگاه (Visual fixation) |
2 ماه | دنبال کردن در صفحه افقی و عمودی |
3 ماه | دنبال کردن در مسیر دایرهای + واکنش به تهدید دیداری |
4 ماه | دستها باز (unfisted) |
5 ماه | دستها به خط وسط میرسند + گرفتن شیء + انتقال از دستی به دست دیگر |
6 ماه | شیئی بزرگ را با یک ضربه شعاعی حرکات شبیه شنکش برمی دارد |
8 ماه | شیء کوچک را با یک ضربه شعاعی حرکات شبیه شنکش برمی دارد |
9 ماه | گرفتن شیء کوچک با پینسر نابالغ |
11 ماه | گرفتن شیء کوچک با پینسر بالغ |