مدیریت رفتار با درک درست از رفتار کودک آغاز میشود؛ سپس این درک مسیر تغییر رفتار را مشخص میکند. تمرکز مداخله رفتاری باید هم بر تشویق رفتارهای مطلوب و هم بر کاهش یا جلوگیری از رفتارهای نامطلوب باشد.
مداخله رفتاری در سطوح مختلف انجام میشود که بسته به نوع مشکل و شرایط کودک متغیر است (جدول 7.1). این سطوح شامل:
تغییر محرکها (Antecedent modification): تغییر عواملی که رفتار مشکلساز را تحریک میکنند تا از وقوع آن پیشگیری شود.
دادن دستورالعملها: آموزش مستقیم اینکه انتظار داریم کودک چگونه رفتار کند.
تغییر پیامدها (Consequence modification): تغییر در نحوه پاسخ والدین یا مراقبین به رفتارهای مطلوب و نامطلوب کودک.
یکی از روشهای تغییر محرکها، اصلاح محیط فیزیکی کودک است. مثالها:
ایمنسازی خانه (Childproofing): حذف دسترسی به وسایل خطرناک تا احتمال بازی کودک با مواد آسیبزا کاهش یابد.
کاهش قشقرق در فروشگاه اسباببازی: کوتاه کردن زمان خرید یا اجتناب از خرید زمانی که کودک خسته یا گرسنه است.
رفتار پرخاشگرانه پس از بازیهای ویدئویی خشن: حذف دسترسی به چنین بازیها.
جلوگیری از فرار کودک: نصب قفل یا دستگیره بلند روی درها.
همچنین، گاهی لازم است مهارتهای جایگزین آموزش داده شود تا کودک به همان هدف برسد بدون اینکه رفتار مشکلساز بروز دهد.
مثال: کودکی که به دلیل مشکل در زبان و ارتباط دچاراضطراب میشود، میتواند با یادگیری زبان اشاره یا سیستم تبادل تصویر (PECS) مهارت جایگزین پیدا کند.
مثال دیگر: اگر بینظمی یا قشقرق کودک به دلیل مشکل در نوشتن باشد، میتوان از کاردرمانی یا آموزش تایپ با کامپیوتر کمک گرفت.
روش دیگر کنترل محرکها، الگوسازی رفتار مناسب توسط همسالان و بزرگسالان است. همانطور که پیشتر اشاره شد، یکی از اصلیترین راههای یادگیری کودک، تقلید است. بنابراین والدین باید آگاه باشند که چه رفتاری را میخواهند در کودک ببینند و خودشان همان رفتار را به نمایش بگذارند.
محرک (Trigger) | اصلاح محرک (Antecedent Modification) | اصلاح پیامد (Consequence Modification) |
---|---|---|
محرومیت از دسترسی (وقتی به کودک گفته میشود «نه»، «نمیتوانی»، «بس کن»، «نکن» و …) | - دور کردن اشیای ممنوعه از محیط (مثل ایمنسازی خانه) - بیان شفاف قوانین دسترسی (مثلاً: «اول X، بعد Y») - پرت کردن حواس کودک به فعالیت دیگر پیش از دسترسی به مورد ممنوع | - اجرای مداوم قوانین - دادن دسترسی در صورت رفتار مناسب - خارج کردن کودک از موقعیت - نادیده گرفتن رفتار نامناسب در عین تداوم محدودیت دسترسی |
نیاز یا تمایل به توجه | - بازی کردن با کودک همراه با تعریفهای مثبت - گذراندن زمان اختصاصی بدون حواسپرتی (کار، تلفن، تلویزیون و …) - برنامهریزی فعالیتهای خانوادگی - فراهم کردن فردی دیگر برای تعامل با کودک هنگام مشغول بودن والد | - افزایش توجه به رفتار مناسب - نادیده گرفتن رفتار نامناسبی که برای جلب توجه انجام میشود - استفاده از «تایماوت» برای برخی رفتارهای جلب توجه - اجتناب از توجه ناخواسته به رفتارهای جزئی و نامناسب |
وظایف یا تکالیف (که کودک تمایلی به انجام آنها ندارد) | - جلب توجه کودک قبل از درخواست - توضیح یا نمایش واضح انتظار والد - بیان پیامد روشن برای انجام یا عدم انجام کار (مثلاً: یک هشدار) | - پیگیری و الزام در انجام وظایف - اجرای پیامدی که هشدار داده شده است |
مشکل در انجام تکالیف یا ارتباط | - تغییر سطح دشواری تکلیف در صورت سختی زیاد - دادن فرصت استراحت - کمک کردن قبل از بروز ناامیدی - الگوسازی رفتار مورد انتظار - ایجاد فرصت تمرین در شرایط کماسترس - نمایش مراحل کار با تصویر - تقویت ارتباط با زبان اشاره یا تصاویر | - پاداش به تلاش موفق برای تکمیل کار - قرار دادن فعالیتهای مورد علاقه بعد از کارهای غیرمورد علاقه - کمک کردن در صورت درخواست مناسب کودک |
تغییر یا انتقال (جابجایی، تغییر روتین، تغییر انتظار کودک) | - ساختن برنامههای تصویری - آماده کردن کودک برای تغییر و انتقال - ایجاد روتین پایدار - آموزش مهارتهای انعطافپذیری | - پافشاری آرام بر تغییر همراه با نادیده گرفتن رفتار نامناسب - تحسین انتقال موفق - قرار دادن فعالیتهای غیرمورد علاقه قبل از فعالیتهای مورد علاقه |
تحریک یا آزار توسط خواهر/برادر یا همسال | - نظارت بر تعاملات - آموزش تعامل مناسب - یافتن فعالیتهای مشترک مورد علاقه | - توجه به تعامل مثبت خواهر/برادرها - اعمال «تایماوت» یا تنبیه (مثل گرفتن اسباببازی) برای هر دو طرف |
ترس یا محرک حسی ناخوشایند | - اجتناب از محرک ترسناک یا آزارنده - مواجهه تدریجی | - پاداش دادن به سازگاری موفق با محرک - پاسخ به درخواست مناسب کودک برای استراحت یا خروج |
برای کودکی که به سرعت عصبانی میشود، والد باید رفتار آرام و استفاده از کلمات را بهعنوان الگو نشان دهد، نه فریاد زدن.
برای کودک مضطرب، والد باید اطمینانبخشی آرام و با اعتمادبهنفس را مدلسازی کند.
کودکان بهسرعت رفتار بزرگسالان و محیط اطراف را تقلید میکنند (تکرار ناسزا، تقلید حرکات خشونتآمیز، رفتارهای جنسی نامناسب).
در این موارد باید بررسی شود کودک این رفتار را کجا دیده یا تجربه کرده است (خانه، مراقب، مهد کودک، تلویزیون، اینترنت).
والدین باید انتظارات خود را متناسب با تواناییهای تکاملی، خلقوخو، تفاوتهای یادگیری و وضعیت سلامت کودک تنظیم کنند.
مثال: کودک پرجنبوجوش میتواند در طول وعده غذایی وقفههای حرکتی داشته باشد.
کودک خسته یا مضطرب → کاهش فشار و انتظارات.
کودک بزرگتر → دادن مسئولیت بیشتر و مشارکت در تصمیمهای خانوادگی.
دستور مؤثر = پایه اصلی مشاوره رفتاری با والدین.
مراحل کلیدی:
جلب توجه کودک: تماس چشمی یا اطمینان از گوش دادن (نه داد زدن از اتاق دیگر).
استفاده از زبان ساده و متناسب با سطح درک کودک.
تعداد کلمات نباید از طول جملات معمول کودک بیشتر باشد.
بیان دستور به صورت قاطع (نه به شکل پرسش).
«باید وسایلت را جمع کنی» «میتونی وسایلت رو جمع کنی؟»
تمرکز روی رفتار مطلوب بهجای دستور منفی.
«راه برو» «ندَو»
پیگیری و اجرای دستور:
پس از دستور، ۵–۱۰ ثانیه سکوت برای پردازش.
اگر کودک عمل کرد → توجه/تقویت مثبت.
اگر عمل نکرد → تکرار دستور + هشدار (مثلاً: «اگر کفشهات رو نپوشی، تلویزیون خاموش میشه»).
در صورت بیتوجهی → اجرای هشدار.
تکرار دستور تا انجام تکلیف.
کودکان خیلی زود متوجه میشوند چه زمانی والدین تهدید را عملی میکنند. اگر والدین ثبات بیشتری در پیگیری داشته باشند، نیاز به هشدارهای مکرر کاهش مییابد.
جلب توجه کودک
(تماس چشمی یا اطمینان از گوش دادن)
دادن دستور
با صدای قاطع
با زبان ساده و مشخص
۵ تا ۱۰ ثانیه سکوت
(فرصت پردازش دستور)
اگر کودک همکاری کرد:
توجه نشان دهید:
قدردانی («ممنونم»)
تشویق («آفرین! خیلی خوب انجام دادی»)
پاداش کوچک («حالا بیا یک بازی کنیم»)
اگر کودک همکاری نکرد:
دستور را تکرار کنید + هشدار یا راهنمایی فیزیکی ملایم
(مثلاً گرفتن دست کودک برای برداشتن اسباببازی یا گفتن «کفشهات رو بپوش وگرنه تلویزیون خاموش میشه»)
دوباره ۵–۱۰ ثانیه صبر کنید.
اگر همکاری کرد ← تشویق/توجه
اگر همچنان همکاری نکرد ← اجرای هشدار (مثلاً خاموش کردن تلویزیون).
(جریان شکل 7.1 به زبان ساده)
جلب توجه کودک←
↓
دستور ساده و قاطع←
↓
۵–۱۰ ثانیه صبر←
↓
اگر انجام داد ← «تشویق / قدردانی / پاداش»
اگر انجام نداد ←«تکرار دستور + هشدار / راهنمایی فیزیکی»
اگر بازهم انجام نداد ← «اجرای هشدار»
این بخش به توضیح دو نکته مهم میپردازد:
۱. وقتی کودک دستور را نمیفهمد
۲. نقش دستکاری پیامدها (پاداش/تنبیه) در تغییر رفتار
اگر دلیل عدم همکاری این باشد که کودک دستور را نفهمیده است، والدین باید روش خود را تغییر دهند:
دستور را دوباره با راهنمایی فیزیکی بدهند.
از پرامپت (یادآوری یا اشاره) استفاده کنند.
خودشان رفتار را مدلسازی کنند تا کودک ببیند و تقلید کند.
بهتر است ابتدا فقط تعداد کمی دستور در روز تمرین شود.
دستورها باید از کارهایی شروع شوند که کودک احتمال بیشتری دارد انجام دهد.
موفقیت در همین دستورهای ساده باعث:
افزایش اعتمادبهنفس والدین
یادگیری کودک که «همکاری → تشویق و توجه مثبت»
و در نتیجه موفقیت بیشتر در دستورهای سختتر میشود.
تغییر رفتار کودک با تغییر پیامدها (پاداش یا تنبیه) امکانپذیر است.
پاداشها مؤثرتر از تنبیهها هستند.
کودک باید بیشتر اوقات در رسیدن به انتظارات والدین موفق شود.
بنابراین در ابتدا ممکن است لازم باشد والدین انتظارات خود را سادهتر یا پایینتر بیاورند تا موفقیت بیشتری رخ دهد.
شرایط لازم برای مؤثر بودن پاداش یا تنبیه:
برای کودک ارزشمند باشد (پاداش لذتبخش، تنبیه ناخوشایند).
برای والدین قابل قبول و عملی باشد.
در دسترس و مقرونبهصرفه باشد.
پاداش رایج: توجه مثبت، لبخند، تحسین، بازی مشترک.
تنبیه رایج: قطع توجه → «تایم اوت» (در بخش بعد توضیح داده میشود).
ارزش پاداشها بسیار فردی است و در طول زمان تغییر میکند.
تعریف: توجه مثبت یا منفی والدین (حتی توجه منفی هم نوعی توجه است).
نمونهها:
تحسین و تشویق کلامی («آفرین!»، «کار عالی بود!»)
لبخند، تماس چشمی مثبت
بازی مشترک
کتاب خواندن برای کودک
نوازش (زدن دست روی شانه، بوسه، بهم زدن موها)
حتی تذکر یا سرزنش (ولی بهتر است بیشتر بر توجه مثبت تمرکز شود).
چیزهایی که کودک میتواند داشته باشد یا نگه دارد.
نمونهها:
خوراکیها (تنقلات سالم، شکلات کوچک، بیسکویت)
برچسب یا استیکر
اسباببازی کوچک یا شیء جذاب
فرصت یا اجازه انجام فعالیت خاص.
نمونهها:
زمان بازی با کامپیوتر یا تبلت
تماشای تلویزیون
بازی مشترک با والدین
دیرتر خوابیدن
زمان بیشتر برای بازی در بیرون
استفاده از ماشین خانواده در نوجوانان
استقلال بیشتر در تصمیمگیری
سیستم پاداش غیرمستقیم: کودک چیزی جمع میکند و بعد آن را با پاداش اصلی عوض میکند.
نمونهها:
پول خرد
برچسب یا استیکر
علامت ✓ روی جدول رفتار
مثال: «سه برچسب = جمعه بستنی با پدربزرگ»
مزایا: پاداش سریعتر، انتخاب متنوعتر، و ارزش بیشتر برای کودک.
حذف یک موقعیت ناخوشایند وقتی کودک رفتار مطلوب انجام میدهد.
نمونهها:
معاف شدن از بخشی از کار خانه
استراحت کوتاه هنگام انجام تکالیف
وقفه کوتاه در وظایف سخت
نکته کلیدی برای والدین:
پاداش باید برای کودک ارزشمند باشد (نه صرفاً از نگاه والدین).
ارزش پاداشها با گذر زمان تغییر میکند، بنابراین باید گاهی تنوع ایجاد کنید.
تمرکز اصلی همیشه باید روی توجه مثبت و تقویت رفتار مطلوب باشد.
پاداش یا تنبیه باید بلافاصله بعد از رفتار اتفاق بیفتد، مخصوصاً در کودکان کوچکتر یا کودکان با اختلالات تکاملی ـ رفتاری.
مثال: اگر کودک اول صدا میزند «مامان» و توجهی نمیگیرد، بعد با لگد زدن توجه مادر را جلب میکند → درواقع لگد زدن تقویت شده نه صدا زدن.
با افزایش سن، میتوان از پاداش یا تنبیه با فاصله زمانی بیشتر استفاده کرد.
مثال: «اگر امشب خوب بخوابی، فردا صبح بستنی میگیری.»
یا «اگر در مدرسه بدرفتاری کنی، امشب حق بازی با تبلت نداری.»
اگر پاداش خیلی زیاد یا بدون قاعده داده شود → ارزش خود را از دست میدهد.
راهکار:
تنوع در پاداشها
محدود کردن دسترسی (فقط وقتی رفتار مطلوب انجام شد).
به کودک دقیق بگویید چه رفتاری مورد توجه است.
نگویید: «آفرین، خوب شد.»
بگویید: «خیلی خوبه که امروز خودت دکمههای لباست رو بستی، آفرین!»
در شروع آموزش یک رفتار جدید → هر بار که انجام شد پاداش بدهید.
بعد از تثبیت رفتار → پاداش را بهصورت گاهی (متناوب) بدهید.
این روش باعث ماندگاری بیشتر رفتار میشود.
اگر رفتار مطلوب نیازمند مدت طولانی تداوم باشد (مثلاً نشستن در ماشین یا خرید در فروشگاه)، پاداش باید در فواصل کوتاه داده شود.
مثال: برچسب یا خوراکی کوچک هر ۱۰ دقیقه در خرید سوپرمارکت.
خیلی از رفتارهای بد به دلیل توجه والدین تکرار میشوند (حتی توجه منفی).
وقتی والدین بیتوجهی کنند → به مرور رفتار کاهش پیدا میکند.
هشدار: "انفجار خاموشی" (Extinction burst)
در شروع بیتوجهی، رفتار بد ممکن است شدیدتر یا طولانیتر شود (مثلاً گریه و جیغ بیشتر).
ولی اگر والدین مقاومت کنند، به مرور کودک یاد میگیرد که آن رفتار دیگر فایدهای ندارد.
نکته پایانی: والدین باید صبور و مداوم باشند. هرگونه تغییر ناگهانی در قاعدهها (مثلاً یکبار مقاومت، یکبار تسلیم شدن) میتواند کل آموزش را خراب کند.
مجازات در مدیریت رفتار کودکان
مجازات، یک پیامد برنامهریزیشده توسط مراقب برای رفتار کودک است که باعث کاهش تکرار آن رفتار میشود. لازم است بدانیم که مجازات رفتارهای مطلوب را آموزش نمیدهد، اما گاهی ممکن است برای رفتارهای نامطلوبی که نمیتوان آنها را نادیده گرفت ضروری باشد، مانند رفتارهایی که خطرناک هستند یا باعث آسیب به خود یا دیگران میشوند یا تخریب اموال را به همراه دارند. برای رفتارهای جزئیتر، میتوان پیش از اعمال مجازات از هشدارهای رفتاری استفاده کرد.
موفقیت مجازات بر اساس کاهش تکرار رفتار در طول زمان سنجیده میشود، نه بر اساس ناراحتی کودک از مجازات. کودکان ممکن است به ظاهر بیتفاوت یا حتی گستاخ شوند (“تو که رئیس من نیستی!”)، اما والدین باید این رفتارهای حواسپرتکن را نادیده بگیرند و مجازات را با آرامش و پیوستگی اعمال کنند تا نتیجه واقعی مشخص شود.
یکی از رایجترین روشهای مجازات برای کودکان، تایماوت است، که به معنای قطع موقت توجه و فعالیتهای اجتماعی به مدت مشخص است. معمولاً کودک برای چند دقیقه (معمولاً 1 تا 5 دقیقه) روی صندلی مینشیند، در گوشهای میایستد یا به اتاق خود میرود. در این مدت هیچکس با او صحبت نمیکند، تماس چشمی برقرار نمیکند و هیچ تماس فیزیکی صورت نمیگیرد.
تایماوت یک روش مجازات اثباتشده و مؤثر است، اما بسیاری از خانوادهها در اجرای درست آن مشکل دارند. برخی اشتباهات رایج عبارتند از:
مشخص نکردن رفتار مجازاتشده
نصیحت یا سخنرانی به کودک در حین تایماوت
قرار دادن کودک در محلی که هنوز به توجه و سرگرمی دسترسی دارد (مثلاً اتاقی که تلویزیون یا بازی ویدیویی دارد)
برای کودکان کوچک یا بیشفعال، تایماوت طولانی ممکن است کارساز نباشد؛ حتی 20 تا 30 ثانیه میتواند کافی باشد. استفاده از تایمر میتواند به کودک کمک کند گذر زمان را ببیند و از بحث با والدین جلوگیری کند. وقتی کودک تفاوت بین یک دقیقه و پنج دقیقه را متوجه شود (حدود 5 سالگی)، میتوان زمان طولانیتر را بسته به شدت رفتار اعمال کرد. اگر کودک قبل از پایان تایماوت محل را ترک کرد، باید با حداقل توجه والدین به محل بازگردانده شود.
جدول 7.3 در کتاب مرجع، سایر استراتژیهای مجازات را نشان میدهد. هرچند مجازات بدنی (مثل تنبیه فیزیکی یا کتک زدن) هنوز رایج است، اما توصیه نمیشود. دلایل این توصیه عبارتند از:
مدلسازی رفتار نامطلوب برای کودک در تعامل با همسالان و بزرگسالان
اثرات منفی بر رابطه والد-کودک، تکامل و رفتار کودک و سلامت روانی کودک و بزرگسال
اغلب کودکآزاری از مجازات بدنی آغاز میشود
به همین دلیل، متخصصان توصیه میکنند والدین از مجازات بدنی استفاده نکنند و به جای آن بر رویکردهای مثبت و پیشگیرانه تأکید کنند.
مشاوره مدیریت رفتار که عوامل فردی کودک، محیط، انتظارات و پیامدهای رفتاری را در نظر بگیرد، اغلب موفق خواهد بود. ارائه توصیههای یکسان برای همه کودکان معمولاً نتیجهبخش نیست و تأثیرگذاری کمی دارد.
نوع مجازات | توضیح |
---|---|
تایماوت (Time-out) | قطع موقت توجه و فعالیتهای اجتماعی کودک برای مدت کوتاه. |
توبیخ کلامی (Verbal reprimand) | ارائه دستور کوتاه برای تغییر رفتار کودک. |
کسر امتیاز یا محرومیت از امتیازات (Privilege withdrawal) | اجازه ندادن کودک برای انجام فعالیت سرگرمکننده برای مدت کوتاه. |
هزینه پاسخ (Response cost) | معمولاً همراه با سیستم پاداش استفاده میشود؛ کودک برای رفتار مناسب توکن یا امتیاز میگیرد و برای رفتار نامناسب توکن از دست میدهد. اگر کودک توکنهای بیشتری از دست بدهد تا کسب کند، این روش مؤثر نخواهد بود. |
محرومیت از بیرون رفتن (Grounding) | نوع خاصی از محرومیت از امتیازات است که در آن کودک باید در خانه بماند و با دوستانش تعامل نداشته باشد. |
محرومیت همراه با وظیفه (Job grounding) | کودک تا زمانی که یک کار یا وظیفه مشخص را انجام ندهد، در حالت محرومیت باقی میماند. مدت زمان محرومیت بستگی به تکمیل وظیفه دارد. |
پیامدهای طبیعی (Natural consequences) | اجازه دادن به کودک برای تجربه پیامدهای انتخاب نادرست خود به جای جدال با او؛ برای رفتارهایی مانند سرما خوردن وقتی کت نمیپوشد مناسب است، اما برای رفتارهایی با پیامدهای جدیتر مناسب نیست. |
گریه نوزادان / کولیک
مدت زمانی که نوزادان گریه میکنند بهطور طبیعی در ماه دوم زندگی به میانگین حدود ۲.۵ ساعت در روز میرسد و پس از آن به تدریج کاهش مییابد. نوزادان سالمی که مدت زمان زیادی گریه میکنند معمولاً به عنوان نوزادان کولیکی شناخته میشوند. تعریف دقیق کولیک بین پژوهشگران متفاوت است، اما در بسیاری از مطالعات، بیش از ۳ ساعت گریه در روز و بیش از ۳ روز در هفته به عنوان معیار استفاده میشود.
تشخیص کولیک مستلزم این است که کودک سالم باشد و به خوبی تغذیه شود. بنابراین مشکلات جسمی که میتوانند باعث گریه بیش از حد شوند، باید بررسی و رد شوند. برخی اختلالات حاد که در نوزاد گریهکننده باید مد نظر قرار گیرند عبارتند از:
عفونتها
خراش قرنیه
گلوکوم
شکستگی جمجمه یا استخوان بلند
فتق گرفتار
تاکیکاردی فوق بطنی
انتوسوسپشن (لولهای شدن روده)
ولولوس روده میانی
تورنیکات (حلقه مو دور انگشت)
برخی مشکلات مزمن نیز به عنوان عوامل بالقوه کولیک پیشنهاد شدهاند، مانند:
آلرژی به شیر گاو
عدم تحمل لاکتوز
یبوست
رفلاکس معده به مری
با این حال، هیچ مطالعه قوی نشان نداده است که این موارد علت شایع گریه بیش از حد باشند و درمانهای هدفمند روی این مشکلات، در اغلب نوزادان کولیکی مؤثر نبوده است. مطالعات جدید روی پروبیوتیکهای حاوی لاکتوباسیلوس نتایج متناقضی داشتهاند.
تحقیقات نشان دادهاند که نوزادان با گریه بیش از حد ویژگیهای خلقی متفاوتی دارند؛ این نوزادان اغلب شدیدتر و سختتر آرام میشوند. والدین معمولاً این نوزادان را پرحرارت و دشوار برای آرام کردن توصیف میکنند و مشاهدات مستقل نیز این تفاوتها را تأیید کردهاند. بهعنوان مثال، نوزادان کولیکی نسبت به نوزادان دیگر شدیدتر گریه میکنند و آرام کردن آنها دشوارتر است. همچنین، این نوزادان ممکن است به راهکارهای ساده مانند محلول شیرین خوراکی کمتر پاسخ دهند.
مدیریت کولیک بیشتر بر حمایت از والدین و کمک به آنها برای فهمیدن ویژگیهای خلقی نوزاد تمرکز دارد:
همدلی با والدین درباره استرس و خستگی ناشی از گریه مداوم نوزاد.
اطمینان دادن به والدین که کودک سالم است و گریه به معنای درد یا بیماری نیست.
آموزش والدین درباره خلقیات نوزاد: فهمیدن اینکه گریه نوزاد وسیلهای برای برقراری ارتباط است، کمک میکند والدین آرام بمانند و صبور باشند.
توجه به نیازهای مختلف نوزاد: گریه ممکن است به معنای نیاز به بازی، تغذیه، تعویض پوشک، یا نیاز به در آغوش گرفتن، مکیدن غیرتغذیهای یا خواب باشد.
صبر و مداومت در آرام کردن نوزاد: حتی زمانی که والدین نیازهای نوزاد را برآورده میکنند، ممکن است چند دقیقه طول بکشد تا گریه متوقف شود. تغییر سریع فعالیتها بدون صبر، ممکن است باعث شود والدین قبل از برطرف شدن نیاز نوزاد، دست از تلاش بکشند.
خواب در چرخههایی رخ میدهد که معمولاً در نوزادان حدود ۶۰ دقیقه طول میکشد و با افزایش سن، در کودکان بزرگتر و نوجوانان به حدود ۹۰ دقیقه میرسد. در هر چرخه خواب، کودک از خواب سبک غیر REM (مراحل ۱ و ۲) به خواب عمیق غیر REM (مراحل ۳ و ۴) یا به خواب REM وارد میشود. بیشترین زمان خواب عمیق غیر REM معمولاً در یک سوم اول شب و بیشترین زمان خواب REM در نیمه دوم شب اتفاق میافتد.
افراد بین چرخههای خواب کمی بیدار میشوند، اما معمولاً متوجه آن نمیشوند زیرا سریع وارد چرخه بعدی میشوند.
در طول سال اول زندگی، میانگین خواب روزانه از حدود ۱۶ ساعت در نوزادان تازه متولد شده به ۱۳ ساعت در سن یک سالگی کاهش مییابد و در سنین مدرسه ابتدایی به حدود ۹ تا ۱۰ ساعت در روز میرسد.
خواب راحت با محیط آرام و آشنا و روتین شبانه ثابت در زمانی مشخص تسهیل میشود. کودکان باید یاد بگیرند به تنهایی به خواب بروند. بسیاری از کودکان برای خوابیدن، وسایل یا فعالیتهای خاصی را لازم دارند (Sleep Associations).
نوزادان کوچک ممکن است با پتو یا عروسک محبوب، یا در آغوش گرفته شدن یا شیر خوردن بخوابند.
کودکان بزرگتر ممکن است با بالش خاص یا فکر کردن به موضوع خاصی بخوابند.
اگر این وسایل یا فعالیتها در دسترس نباشند، شروع خواب برای کودک دشوارتر میشود. در بیشتر کودکانی که شبها بیدار میشوند، مشکل اصلی بیداری نیست، بلکه مشکل خوابیدن مجدد است.