
اختلالات گفتاری مشکلاتی در ایجاد صداهای مناسب که نمایانگر نمادهای زبانی (کلمات) هستند، میباشند. این مشکلات شامل اختلالات فونولوژیک (آرتیکولیشن)، دیسآرتریا، آپراکسی گفتاری، اختلالات صدا و اختلالات روانی گفتار میشوند. اختلالات گفتاری ممکن است همراه با آسیبهای زبان بیانی نیز باشند یا نباشند.¹⁴
اختلال فونولوژیک یا آرتیکولیشن با جایگزینی، حذف، اضافه یا تحریف فونمها مشخص میشود و بیشتر موارد ارجاع به گفتار درمانی را تشکیل میدهد. کودکان در سنین مختلف صداها را میآموزند که بسته به دشواری تولید صدا متفاوت است. در دو سال اول، کودکان صداهای سادهای را یاد میگیرند، از جمله تمام صداهای واکه و همخوانهای /b/، /c/، /d/، /p/ و /m/. صداهای دشوارتر مانند همخوانهای /j/، /r/، /l/ و /v/ و ترکیبها (مثلاً sh، ch، th، st) ممکن است تا ۵ یا ۶ سالگی یاد گرفته نشوند.
دیسآرتریا اختلالات گفتاری حرکتی است که مشکلاتی در آرتیکولیشن، تنفس، تولید صدا یا لحن به دلیل فلج، ضعف عضلانی یا هماهنگی ضعیف ایجاد میکند. گفتار دیسآرتریک با ضعف در تولید صداهای گفتاری خاص مشخص میشود و معمولاً با فلج مغزی همراه است. گفتار دیسآرتریک ممکن است شامل مشکلاتی در کنترل هماهنگ تنفس و وضعیت سر نیز باشد.¹⁷
آپراکسی گفتار یا دیسپراکسی اختلالی است که از مشکلات در برنامهریزی و حرکتهای پیچیده حرکتی نشأت میگیرد و شامل مشکلاتی در آرتیکولیشن، تولید صدا، تنفس و تشدید صدا است. این اختلال باعث میشود کودک نتواند به درستی آنچه را که میخواهد بگوید، بیان کند. کودک در ترکیب هجاها برای ساخت کلمات دچار مشکل میشود و در کلمات طولانیتر نسبت به کلمات کوتاهتر دشواری بیشتری دارد. این اختلال به دلیل ضعف در عضلات اوروموتور مشابه دیسآرتریا نیست. بنابراین، آپراکسی/دیسپراکسی معمولاً از دیسآرتریا متمایز میشود زیرا با مهارتهای دیگر اوروموتور مانند جویدن، بلعیدن یا تف کردن همراه نیست.
آپراکسی میتواند به دو دسته تقسیم شود: آپراکسی اکتسابی و آپراکسی رشدی. آپراکسی اکتسابی معمولاً ناشی از آسیب به سر، تومور، سکته مغزی یا مشکلات دیگر است که بر قسمتهای مغز مرتبط با صحبت تأثیر میگذارد و معمولاً منجر به از دست دادن گفتار قبلاً آموخته شده میشود. این اختلال ممکن است با دیسآرتریا یا آفازی (اختلال در استفاده یا درک کلمات ناشی از آسیب به مراکز زبانی مغز) همراه باشد. آپراکسی رشدی گفتار که به آن آپراکسی گفتار کودکان (CAS) نیز گفته میشود، از بدو تولد وجود دارد. ویژگی بارز CAS که آن را از اختلالات فونولوژیک متمایز میکند، الگوی خطای نامتناسب در همخوانها و واکهها در تولیدات تکراری هجاها یا کلمات است. برای مثال، کودکی که CAS دارد ممکن است قادر باشد /t/ را در کلمه "top" بگوید، اما وقتی همان /t/ را در کلمه "water" میگوید، ممکن است مانند /n/ یا /d/ صدای آن را ادا کند که باعث تولید کلمات "waner" یا "wader" میشود.
افرادی که آپراکسی یا آفازی دارند ممکن است در بیان کلامی مشکل داشته باشند؛ با این حال، آپراکسی بهتنهایی مشکلی در درک زبان ایجاد نمیکند. آپراکسی گفتار از تأخیر زبان بیانی متمایز است، زیرا کودکان با تأخیر زبان بیانی معمولاً مسیر طبیعی زبان را دنبال میکنند، اما با سرعت کندتری. تشخیص تفاوت میان تأخیر زبان بیانی و آپراکسی پیش از سن ۲ سالگی میتواند دشوار باشد. رشد زبان دریافتی معمولاً در آپراکسی تحت تأثیر قرار نمیگیرد. برای تمایز آپراکسی از اختلالات زبان بیانی و دیسآرتریا، لازم است که یک معاینه اوروموتور انجام شود. برخی از جنبههای مفید معاینه اوروموتور ممکن است شامل بستن لبها، فوت کردن، استفاده از نی، لیسیدن لبها و بالا بردن زبان باشد. کودکان با آپراکسی معمولاً در تقلید حرکات اوروموتور مشکل دارند اما ضعف نخواهند داشت. کودکان با دیسآرتریا ضعف در قدرت و هماهنگی عضلات گفتاری دارند و خطاهای گفتاری معمولاً تحریفات هستند.
آزمایشهای استاندارد برای پریکسی میتواند توسط گفتاردرمانگران انجام شود. در زمینه درمان، دو درمان حرکتی (Dynamic Temporal and Tactile Cueing for Speech Motor Learning [DTTC] و Rapid Syllable Transition [ReST]) و یک درمان زبانی (Integrated Phonological Awareness Intervention) بیشترین شواهد حمایتی را برای استفاده دارند.¹⁹