
در نوزادان با بینایی طبیعی، دید یک انگیزهٔ قدرتمند برای جستوجوی محیط است. این جستوجو باعث بهبود تدریجی مهارتهای دسترسی و گرفتن اشیا (Reach/Grasp) و حرکت در فضا میشود تا کودک بتواند به شخص، مکان یا شیء مورد علاقهٔ خود برسد.
همزمان با حرکت و مشاهدهٔ اشیاء و افراد، کودک دیدارمند بهتدریج مفاهیم بنیادی شناختی مانند:
پایداری شیء (Object Permanence)
رابطهٔ علت و معلول (Cause and Effect)
را کشف کرده و آنها را بهطور مکرر تأیید میکند.
اما در نوزادانی که از بدو تولد دچار نابینایی یا اختلال شدید بینایی هستند، درک این مفاهیم اغلب زمان بیشتری لازم دارد و نیازمند ایجاد راههای یادگیری جایگزین است.
بسیاری از کودکان با اختلال شدید بینایی، ناتوانیهای همراه دیگری نیز دارند؛ و این موضوع با تکهتکه شدن اطلاعات حسی دریافتی، موانع بزرگتری برای یادگیری این مفاهیم پایه ایجاد میکند و سبب تأخیر بیشتر در کسب آنها میشود.
بنابراین ضروری است که کودک کمبینای شدید یا نابینا، بهطور فعال در معرض طیف گستردهای از:
تجربهها
اشیاء
ویژگیهای فیزیکی (مثل گرم/سرد، بلند/آهسته، بالا/پایین، داخل/خارج، خمیده/صاف)
روابط فضایی
و افراد
قرار گیرد تا بتواند با استفاده از همهٔ حواس موجود، این مفاهیم را دریافت، ذخیره و ادغام کند.
برای مثال، توضیح شفاهی یک درخت برای کودک نابینا چندان مفید نیست.
اما معرفی فعال کودک به درخت—لمس کردن پوست تنه، لمس برگها، بوییدن شکوفهها و شنیدن صدای شاخههای در حال حرکت—در کنار توضیح گفتاری، درک بسیار عمیقتری ایجاد میکند.
والدین کودکان نابینا معمولاً نیاز به آموزش و تشویق دارند تا بتوانند از فرصتهای ناگهانی زندگی روزمره برای یادگیری اتفاقی (Incidental Learning) استفاده کنند؛ زیرا کودکان بینا بخش زیادی از دانش خود را از طریق تجربههای ناخواسته و بدون آموزش مستقیم کسب میکنند.
در کودکان با اختلال بینایی نیز این نوع تجربهها حیاتی است، اما بیشتر به تلاش و ابتکار والدین و مربیان وابسته است.
برای مثال، هنگام صبحانه میتوان یک بازی حدسزدنی طراحی کرد که کودک با استفاده از حواس خود—شنیدن صدای ریختن غلات، بوییدن تخممرغ یا بیکن، لمس کاسه—حدس بزند چه چیزی خواهد خورد.
والدین باید مراقب باشند که از رفع تمام نیازها بهصورت پیشدستانه خودداری کنند؛ زیرا این کار فرصت یادگیری کودک را محدود میکند.
برای نمونه، والدین نباید همیشه:
بلافاصله شیء افتاده را بردارند
کودک را زیاد بغل کنند بهدلیل نگرانی از برخوردهای بیخطر با وسایل خانه
کودک باید:
با زبان خود نیازها را بیان کند
با گوش دادن و استفاده از هماهنگی ظریف، اشیاء افتاده را پیدا کند
با بدن خود حرکت کند—even if frustrating.
تواناییهای یادگیری و روشهای آموزشی لازم، بستگی دارد به اینکه:
اختلال بینایی از بدو تولد وجود داشته باشد (Congenital)
یا در طول زندگی ایجاد شده باشد (Adventitious Vision Loss)
کودکانی که بهصورت اکتسابی دچار اختلال بینایی میشوند، از تجربهٔ دیداری قبلی خود در:
جهتیابی فضایی
رفتارهای فضایی
کسب مهارتهای حرکتی
بهره میبرند.
طبق مطالعات، سن از دستدادن بینایی با تواناییهای شناختی کلی همبستگی ندارد.
اما اگر اختلال بینایی قبل از شکلگیری حافظهٔ دیداری (تقریباً تا ۵ سالگی) ایجاد شود، استراتژیهای آموزشی باید بیشتر بر حواس غیر بینایی تکیه کنند.