
متخصصان مراقبتهای اولیه کودکان باید به این نکته توجه داشته باشند که همهٔ اختلالات بینایی ناشی از مشکلات چشمی (Ocular Abnormalities) نیستند. در واقع، شایعترین علت اختلال بینایی در کودکان خردسال در کشورهای توسعهیافته، اختلال بینایی قشری/مغزی (Cortical/Cerebral Visual Impairment – CVI) است. این وضعیت زمانی رخ میدهد که سیگنالهای بینایی دریافتی از شبکیهها و عصبهای بینایی بهدرستی یا بهطور پایدار توسط مسیرهای بینایی پسین مغز تفسیر نمیشوند؛ این مشکل میتواند موقتی (مثلاً در بلوغ تأخیری بینایی – Delayed Visual Maturation) یا دائمی باشد .
شدت اختلالات مرتبط با CVI از کودکی به کودک دیگر بسیار متفاوت است و ممکن است از خفیف تا شدید متغیر باشد، گاهی با بیماریهای چشمی همراه است و اغلب و نه همیشه همزمان با سایر اختلالات تکامل عصبی (Neurodevelopmental Dysfunctions) دیده میشود. تشخیص این وضعیت معمولاً دشوار است زیرا علایم کلاسیک بیماریهای چشمی در آن دیده نمیشود (مانند پاسخ طبیعی مردمک، حرکات طبیعی چشم و معاینهٔ ظاهری طبیعی چشم).
همچنین، علائم بینایی مرتبط با CVI اغلب ظریف، متغیر یا گیجکنندهاند؛ مانند:
مشکل در تشخیص چهرهها ولی توانایی طبیعی در تشخیص اشیا
مشکل در دیدن یک هدف ثابت ولی دید طبیعی همان هدف هنگام حرکت
بروز متناوب علائم فقط هنگام خستگی کودک، نور خاص، یا زمانی که شیء در یک زمینهٔ شلوغ بصری قرار میگیرد.
بنابراین، هر زمان مشکلات بینایی وجود دارد اما معاینهٔ چشم طبیعی است یا یافتهها با شدت علائم همخوانی ندارد، باید به CVI شک کرد. وجود سرنخهای عصبی، رفتاری یا سابقهای (طبق جدول ۱۳.۳) احتمال تشخیص را بیشتر میکند.
بهترین حالت آن است که کودک توسط یک تیم تخصصی اختلالات بینایی شامل:
متخصصان پزشکی و تکاملی
معلم کودکان کمبینا (Teacher of the Visually Impaired – TVI)
متخصص جهتیابی و حرکت (Orientation & Mobility Specialist)
ارزیابی شود؛ این تیم میتواند ویژگیهای کلیدی را از شرححال استخراج کرده و مشاهدات و معاینات تشخیصی لازم را انجام دهد.
با وجود پیچیدگیهای تشخیص، اهمیت تشخیص CVI بسیار زیاد است؛ زیرا با تشخیص بهموقع، امکان شروع مداخلات مناسب فراهم میشود.
به جدول ۱۳.۳ برای ویژگیهای بالینی بیشتر و منابع آموزشی برای والدین کودکان مبتلا به CVI مراجعه کنید.
در کودکانی که دارای اختلالات تکاملی غیر بینایی شناختهشده یا واضح هستند، پزشکان باید همیشه احتمال وجود اختلال یا اختلالات بینایی مورد شک قرار نگرفته را نیز در نظر داشته باشند؛ زیرا این مشکل میتواند تصویر بالینی را پیچیدهتر کند. تشخیص زودتر مشکلات بینایی در این کودکان فرصت ارجاع به ارزیابی کامل چشمپزشکی را فراهم میکند؛ این کار میتواند درمانهای مؤثری را برای بهبود وضعیت بینایی و نتایج بلندمدت کودک ممکن سازد.
اگرچه اختلال بینایی میتواند یادگیری عمومی را دشوار کند، تحقیقات علمی همچنان تأکید دارند که مشکلات زبان (بهویژه نقص پردازش واجی – Phonological Processing) هستهٔ اصلی دیسلکسی اولیه (Primary Dyslexia) را تشکیل میدهد.
همچنین، ناهنجاریهای بینایی مانند:
اختلال همگرایی (Convergence)
حساسیت کنتراست (Contrast Sensitivity)
تطابق (Accommodation)
یا مشکلات چشمی مانند استرابیسم، عیوب انکساری و آمبلیوپی
بهطور معنیدار با مشکلات شدید خواندن مرتبط نیستند.
با وجود ادعاهای رایج مبنی بر اینکه مشکلات بینایی پنهان عامل اصلی اختلالات خواندن در کودکان هستند، و اینکه درمانهای مختلف مانند تمرینات حرکتی چشم، درمانهای بینایی رفتاری، فیلترهای رنگی موجب بهبود مهارتهای خواندن میشوند، شواهد علمی معتبر برای این ادعاها وجود ندارد.
با این حال، یا یادگیری بیشتر ما در مورد پیچیدگی شبکههای بینایی (اتصالات بین ناحیه ای )مغز در CVI و برخی مشکلات یادگیری مرتبط، احتمال تداوم این بحث در آینده وجود دارد.
تفاوت بسیار زیادی در کسب مهارتهای حرکتی درکودکان با اختلال بینایی (Visual Impairment)، مشاهده میشود. عوامل تعیینکنندهٔ مهم در این تفاوتها موارد زیر است:
شدت و نوع اختلال بینایی
وجود اختلالات همراه (بهویژه مشکلات در سیستم حرکتی)
میزان غنی بودن محیط اولیه کودک از نظر فرصتهای حرکتی و تشویق به حرکت
در کودکانی که تنها دچار اختلال بینایی هستند و مشکل دیگری ندارند، مراحل اولیهٔ تکامل حرکتی که بیشتر بر حفظ تعادل در حالت ایستا تکیه دارند—مانند نشستن بدون حمایت و ایستادن مستقل—معمولاً د در بازه زمانی تقریباً مشابه با کودکان با دید طبیعی رخ میدهد.(on roughly the same timetable)
اما حرکت در فضا (Mobility) معمولاً دچار تأخیر میشود؛ مثلاً راه رفتن ممکن است تا ۱۸ تا ۲۴ ماهگی اتفاق نیفتد.
برای این که کودک تمایل به غیرفعال ماندن و بیتحرکی پیدا نکند، بسیار مهم است که او بهطور فعال با محیط خود درگیر شود و فرصتهای حرکتی مناسب داشته باشد.
خدماتی غیر قابل ارزش گذاری توسط متخصصان جهتیابی و حرکت (Certified Orientation and Mobility Specialists – COMS) ارائه می شود . وظیفهٔ این متخصصان کمک به کودکان با اختلال بینایی است تا:
آرایش فضایی محیط خود را بشناسند
نقشههای ذهنی (Mental Maps) از محیط بسازند
از این شناخت برای حرکت ایمن و کارآمد استفاده کنند.
برخی کودکان با اختلال بینایی شدید می توانند برای استفاده ازاکولوکیشن (Echolocation) مهارتی که شبیه به توانایی خفاشها و حیوانات شبزی است، اموزش داده شده و یا به صورت خودبهخودی از طریق تجارب روی هم انباشته شده و اکتشاف ان را بیاموزند .
در این مهارت، کودک از بازتاب صدا از اشیا و موانع اطراف استفاده میکند تا اطلاعات دقیقی دربارهٔ اندازه، فاصله و جنس آنها به دست آورد و بتواند حرکت ایمن و مؤثر داشته باشد.